عادت کرده‌ایم برای کاری که نمی‌خواهیم انجام دهیم هزار و یک جور بهانه ریز و درشت بیاوریم و همه را راضی کنیم که من می‌خواستم، ولی نشد! بهانه ها همیشه هست، ولی این اراده هاست که بسرعت می آید و اگر در یک مسیر صحیح حفظ نشود، سریع تر از آنچه آمده اند از بین می رود، درست مانند ایده ها. در زندگی روزمره ممکن است کلی ایده ساده به ذهن مان خطور کند که اگر محکم نگه شان نداریم، بهانه ها، آنها را در هم می شکند.

 

ایده
این اتفاق داشت برای جک می افتاد. بالا رفتن وزن جک و این که او فرصتی برای ورزش نداشت، چاره اش جز خرید یک دوچرخه و پیمودن هر روزه یک مسیر تا سر کار را برای جک باقی نگذاشته بود. اوایل با اکراه سوار دوچرخه می شد و طول مسیر را رکاب می زد، اما دیری نگذشت همان دوچرخه ای که خیلی ارزان از حراجی خریده بود، به باارزش ترین وسیله زندگی اش تبدیل شد. دوچرخه سبک آلومینیومی دنده ای با زینی که به آسانی ارتفاعش قابل تنظیم بود، هیچ عیبی نداشت جز این که هر جا می رفت باید با دقت به یک جا قفل می شد. اما این موضوع وقتی با دست های پر از خرید به سمت دوچرخه اش بازمی گشت به یک فاجعه تبدیل می شد. هر وقت این شرایط برایش پیش می آمد، آرزو می کرد ای کاش می شد وقتی به دوچرخه نزدیک می شود قفل خودش باز شود. مدتی در فکر این قفل جادویی بود تا این که یک روز در اینترنت مطالبی درباره قفل هوشمندی خواند که برای در خانه ساخته شده بود. این قفل طوری ساخته شده بود که با نزدیک کردن تلفن هوشمند باز می شد. این همان راهکاری بود که هر بار با دست پر از خرید برمی گشت، آرزویش را در سر می پروراند. او نگذاشت بهانه ها ناامیدش کنند؛ بنابراین ایده اش را با جِراردو در میان گذاشت. جراردو، دوست قدیمی و مهندسی باتجربه بود که دستی هم در فروش و بازاریابی داشت. او وقتی از ایده جک با خبر شد، به او پیشنهاد کرد با توجه به این که در دو کشور چین و هند که یک سوم جمعیت کره خاکی را در خود جا داده اند، بسیاری از مردم هر روز از دوچرخه برای حمل و نقل استفاده می کنند و بیشتر مردمان این دو کشور تلفن هوشمند دارند، اگر بتوان قفلی ارزان قیمت ساخت بدون شک سود سرشاری حاصل خواهد شد. جک که شیفته حرف های جراردو شده بود، او را به همکاری دعوت کرد. برای ایده اش یک نام هم انتخاب کرد تا از همان ابتدا در بازاریابی اش به مشکل برنخورد. اسکای لاک (Skylock) حاصل ساعت ها بررسی در انتخاب یک نام موثر برای آینده بود.

تلاش
طراحی نرم افزار یا سخت افزار با دشواری های خودش همراه است، زیرا رابطه مستقیم با تجربه مصرف کننده دارد. قفل طراحی جک نیز از این قاعده مستثنا نبود، چون قطعه ای است که باید آن قدر محکم باشد تا سارق نتواند به آسانی بازش کند. دشواری طراحی از یک سو و تولید قطعه ای که بی عیب باشد از سوی دیگر، کم کم موجب انصراف تیم کوچک اسکای لاک می شد؛ زیرا قفلی که قرار است در تیراژ بالا ساخته شود نباید کوچک ترین ایرادی داشته باشد.

سرانجام جک و دوستش، این قفل را به شکلU طراحی کردند با این امید که بتوان بدنه هر نوع دوچرخه ای را به آسانی به هر جا قفل کرد. اما این همه کار نبود؛ اسکای لاک قرار بود هوشمند باشد، پس باید مداری الکترونیک درون آن قرار می گرفت. جک و جرارد از بلوتوث به عنوان کلید قفل کمک گرفتند و یک برنامک ویژه برای هر دو سیستم عامل آی. او. اس و اندروید طراحی کردند. البته ساخت برنامک به این آسانی ها هم نبود، زیرا این دو دوست دانشی در این زمینه نداشتند. این بخش کار را یک تیم برنامه نویس به انجام رساندند. با نصب این برنامک، به محض این که صاحب قفل نزدیک دوچرخه اش می شد، قفل از طریق بلوتوث با تلفن ارتباط برقرار می کرد و باز می شد. غیر از این کلید بلوتوثی، جک با ابتکار عمل خودش یک حسگر شتاب سنج نیز به قفل افزود تا به محض این که کسی با اسکای لاک کلنجار برود صاحبش را با خبر می کند. جدای از دزدگیر، حسگر شتاب سنج این خاصیت را دارد تا حرکت دوچرخه سوار را زیر نظر بگیرد و اگر فرد به زمین بخورد یا تصادف کند، سریع با اتصال به تلفن هوشمند کاربر آمبولانس یا دوستانش را با خبر کند. برای این کار قفل با کانال ارتباطی بلوتوث یا وای فای به تلفن متصل می شود و پیغامش را مخابره می کند.

جک و جرارد قفلی بی عیب طراحی کرده بودند، اما یک مساله اساسی و البته پیش پا افتاده مثل خوره به جانشان افتاده بود؛ تامین انرژی. استفاده از این قفل نیاز به انرژی داشت، ولی جک دوست نداشت از باتری استفاده کند. معتقد بود عوض کردن دائمی باتری، محبوبیت اسکای لاک را تحت الشعاع قرار می دهد. با توجه به همین دغدغه جک به فکر پنل خورشیدی برای تامین انرژی افتاد که عملکرد خوبی در آزمایش ها از خود نشان داد. با یک ساعت قرار دادن اسکای لاک در معرض نور خورشید می توان تا یک ماه از آن بدون نیاز به شارژ دوباره استفاده کرد.

جک پس از کلی تحقیق به موضوع جالبی رسید و مصمم شد آن را به قابلیت های قفلش اضافه کرده و اسکای لاک را به یک محصول خواستنی تبدیل کند. قابلیت به اشتراک گذاری قفل همان چیزی بود که جک خیلی به آن علاقه داشت. با استفاده از این ویژگی که درون برنامک قفل تعبیه شده صاحب دوچرخه می تواند یک بازه زمانی مشخص را در نظر بگیرد تا فرد دیگری از دوچرخه اش استفاده کند. به عبارتی، قفل در مدت زمانی که صاحبش برای آن تعریف کرده برای شخص دیگر باز می ماند. غیر از این حتی صاحب قفل می تواند کاسبی هم بکند و برای زمانی که دوچرخه اش را با اسکای لاک قرض می دهد مبلغی را از شخص قرض گیرنده بگیرد.

آینده
جک و جرارد توانسته اند نمونه اولیه از اسکای لاک را به تولید برسانند که هر دوچرخه سواری را به خرید آن ترغیب می کند. اما همچنان این تیم کوچک برای تولید انبوه و درآمد زایی با مشکل مواجه است. به همین دلیل تصمیم گرفتند به کمک اصل جمع سپاری برای طرح شان سرمایه جمع کنند. با این که جک توانسته از طریق کمک های مردمی مبلغ قابل توجهی جمع آوری کند، اما هنوز برای تحقق رویای فروش میلیونی اسکای لاک در کشورهای مختلف باید صبر پیشه کند.